اروپا و ایالات متحده آمریکا در زمستانی سخت تنها ماند
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۲۳۵۷۸
اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا که از هیچ تلاشی برای جلب کمک کشورهای عربی و آفریقایی در بحران انرژی پیشآمده دریغ نکردند، با پاسخ «نه» این کشورها مواجه شده و در زمستانی سخت تنها ماندند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، مهمترین پیامد جنگ روسیه و اوکراین که از پی توسعهطلبیهای ناتو در کنار مرزهای روسیه حادث شد، بحران جهانی انرژی بود که بیشترین تاثیر را بر وضعیت اتحادیه اروپا گذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نگاه اجمالی
روسیه بعد از آغاز عملیات نظامی در اوکراین، به صورت تدریجی حجم گاز صادراتی خود به اتحادیه اروپا را کاهش داد؛ امری که نشان داد هشدارهای مسکو، تنها تهدیداتی کلامی نیستند.
حالا که صادرات گاز روسیه به اروپا کاملاً قطع شده، ترسها و نگرانیهای غربیها از زمستانی سرد به واقعیت تبدیل شده است.
کشورهای عربی، اولین و مهمترین مقصد اتحادیه اروپا برای تامین کمبود انرژی خود بودند که همگی موضع مخالفت و عدم توانایی خود در جایگزینی انرژی روسیه را اعلام کردند.
تولیدکنندگان گاز در منطقه غربآسیا و قاره آفریقا، به درخواستهای اتحادیه اروپا در افزایش تولید انرژی «نه» گفتند تا کشورهای غربی منتظر زمستانی سرد و سخت باشند.
ارزیابی وضعیت
بعد از گذشت شش ماه از آغاز درگیری بین روسیه و اوکراین، مسکو در یک روند مرحلهای صادرات گاز خود به اتحادیه اروپا را کاهش داده است. این روند کاهشی تا جایی پیش رفت که شرکت «گازپروم» روسیه شب گذشته (جمعه) اعلام کرد صادرات گاز به اروپا از طریق خط لوله نورد استریم ۱ را به طور کامل متوقف کرده است. مسکو ظرفیت صدور گاز نورد استریم ۱ را در ماه ژوئن را به ۴۰ درصد کاهش داده بود و در ماه جولای این رقم را به ۲۰ درصد رسانده بود. گرچه مقامات روسیه علت توقف صدور گاز از نورد استریم ۱ را مسائل مرتبط با تعمیر و نگهداری عنوان کردهاند، اما بهنظر میرسد که این اقدامات دلایل سیاسی-اقتصادی خود را دارد و مسکو گامبهگام به پیش میرود.
در حالی که کشورهای غربی سخت در تلاشند تا جایگزین مناسبی برای گاز روسیه پیدا کنند، مسکو شرایط اقتصادی نسبتا خوبی را میگذراند. روزنامه «وال استریت ژورنال» در گزارشی نوشت که به لطف افزایش شدید تقاضای نفت از سوی برخی اقتصادهای بزرگ جهان، روسیه توانسته حجم صادرات نفت خود را تقریباً به میزان پیش از تحریمهای غرب و درگیری نظامی با اوکراین برساند. از سوی دیگر افزایش قیمت نفت در بازار جهانی که به حدود ۱۰۰ دلار در هر بشکه رسیده، باعث شده تا درآمدهای نفتی روسیه سر به فلک بکشد.
«سرگی اکولنکو» کارشناس و مدیر سابق نفتی روسیه، معتقد است نیاز جهان به نفت یک واقعیت است و هیچکس جرات کافی برای تحریم روزانه ۷.۵ میلیون بشکه نفت و فرآوردههای نفتی روسیه را ندارد. تحلیلها درباره وضعیت اتحادیه اروپا، اما حول این محور میچرخد که غرب چگونه زمستان را سپری خواهد کرد؟
بهنظر میرسد اتحادیه اروپا بیش از آنکه نسبت به وضعیت کییف به عنوان متحدش فکر کند، نگران مردم خود است. در راستای همین نگرانی، پایگاه خبری «راشاتودی» اخیراً گزارش داد که «تین ون در استراتن» وزیر انرژی بلژیک اظهار کرده اگر رهبران اتحادیه اروپا گامهای فوری به منظور اعمال سقف قیمتی برای قیمتهای کنترلنشده گاز برندارند، این اتحادیه احتمالا در سالهای آینده، زمستانهای «وحشتناکی» را تحمل خواهد کرد.
بدین ترتیب، نگرانی مقامات اروپایی از یک فصل زمستان فراتر رفته و گویی اروپا دلهره یک دهه سرد را دارد. نگرانیهای بروکسل به قدری افزایش یافته که تلاشهای جداگانه کشورهای غربی و ایالات متحده آمریکا برای گذر از این بحران رها شده، و حالا وزرای انرژی کشورهای عضو اتحادیه خواهان برگزاری نشستی اضطراری شدهاند. «جوزف سیکلا»، وزیر صنعت و تجارت جمهوری چک هدف از این نشست را ترمیم بازار انرژی و رسیدن به راهحلی در سطح اتحادیه اروپا برای این بحران اعلام کرد. تلاشها برای یافتن راهحل به داخل اتحادیه اروپا محدود شد، چون تا پیش از آن، تلاشها در محیط خارجی جواب نداد.
اولین و مهمترین جایی که غرب به انرژیاش امیدوار بود، غربآسیا و به ویژه کشورهای عربی منطقه بودند. تلاشهای غربی برای جلب کمک کشورهای عربی از قطر آغاز شد. شش ماه گذشته و در اوایل آغاز درگیریها بین مسکو-کییف بود که دوحه، میزبانی ششمین نشست مجمع کشورهای صادرکننده گاز با شعار «گاز طبیعی؛ ترسیم آینده انرژی» را عهدهدار شد. آن زمان که هنوز ترس و نگرانیهای غربی از این جنگ تعمیق نشده بود، قطر به تولید گاز بیشتر تشویق شد.
هدف از درخواستها مصون شدن غرب در برابر تصمیم مسکو مبنی بر توقف یا قطع کامل صادرات گاز به اتحادیه اروپا بود. پاسخ قطر به این درخواست افزایش تولید گاز، نه بود؛ «سعد الکعبی» وزیر انرژی دولت قطر در نشست خبری بعد از اجلاس کشورهای صادرکننده گاز با اذغان به این نکته که هیچ کشوری در زمان فعلی نمیتواند حجم گاز صادراتی روسیه به اروپا را تامین کند، تصریح کرد: «متاسفانه ما قطریها نیز هماکنون این میزان از گاز طبیعی مایع را در اختیار نداریم، چرا که این حجم بالا در بلند به دست میآید؛ بنابراین یافتن جایگزینی برای گاز صادراتی روسیه به اروپا [فعلاً]امکانپذیر نیست».
دومین نهِ قاطع عربی را «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا طی شرکتش در نشست «توسعه و امنیت جده» که در عربستان و با حضور سران کشورهای عربی برگزار شد، دریافت کرد. خبرگزاری آمریکایی «رویترز» پس از اتمام سفر سه روزه بایدن به منطقه غرب آسیا و حضور در نشست جده، نوشت که رئیسجمهور آمریکا در حالی عربستان سعودی را ترک کرد که هیچ دستاوردی در خصوص تأمین سوخت مورد نیاز غرب نداشت. «محمد بن سلمان» صراحتاً در سخنرانی خود طی نشست جده گفت که دولت سعودی پیش از این تولید خود را به ۱۳ میلیون بشکه در روز رسانده و بیش از این ظرفیت تولید ندارد. ولی عهد سعودی در آغاز نشست جده، تاکید کرد که نباید انتظار داشت تا ریاض کمبود نفت در بازار جهانی را جبران کند، چرا که «عربستان قادر به افزایش تولید بیشتر برای پاسخگویی به تقاضا برای نفت در شرایط بحران جهانی انرژی نیست». «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان سعودی نیز در نشست مطبوعاتی پایانی این نشست، تصریح کرد که ۱۳ میلیون بشکه در روز نهایت تولیدی است که ریاض میتواند انجام دهد. تلاشهای واشنگتن و بروکسل برای یافتن جایگزینهای دیگر، از نیجریه تا آذربایجان شکست خورد و در آخر به ایستگاه الجزائر رسید. هفته گذشته «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه برای دومین بار راهی الجزائر شد تا شانس خود را در جلب کمکهای عربی در حوزه انرژی امتحان کند. ماکرون طی حضورش در الجزائر و در جمع خبرنگاران، ضمن اذعان به نیاز کشورهای اروپایی به جایگزینی گاز روسیه مدعی شد که «موضوع گاز، ماهیت سفر من به الجزائر را شکل نمیدهد. ما در موقعیت برخی کشورها نیستیم؛ زیرا گاز الجزایر چیزی است که میتواند معادله را بر هم بزند». با این وجود و قبل از فرانسه، سایر برخی دیگر از کشورهای اروپایی از جمله ایتالیا و آلمان چرخش بیسابقهای نسبت به الجزائر داشتند؛ تا جایی که رسانهها گزارش دادند این تلاش اروپا برای نزدیک شدن به الجزائر، به معنای خالی کردن پشت اسپانیا در برابر مغرب است. سفر ماکرون و چرخش اروپا به سوی الجزائر هم بیفایده بود و حافظه تاریخی الجزائریها از غرب، امکان هر گونه کمک را از بین برد.
دورنما
اکنون و با شکست تمام تلاشهای غربیها برای جلب کمکهای عربی در حوزه انرژی، به نظر میرسد که خود سران اتحادیه اروپا نیز از بهبود وضعیت ناامید شده و دیگر انتظار کمک کشورهای عربی را نمیکِشند.
تلاش اخیر کشورهای عضو اتحادیه اروپا در برگزاری نشستهای درونمنطقهای، اولین نشانه از تغییر رویکرد غرب و نگاه به ظرفیتهای داخلی است. اما حالا که کشورهای عربی به درخواستهای اروپایی برای افزایش تولید گاز روی خوش نشان ندادهاند، به نظر میرسد که بازگشت این کشورها به وضعیت عادی ممکن نباشد و پایتختهای اروپایی باید به تنهایی این زمستان سخت و سرد را پشت سر بگذارند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: اتحادیه اروپا آمریکا گاز انرژی روسیه کشورهای عربی اتحادیه اروپا کشور های عربی افزایش تولید نظر می رسد صادرات گاز درخواست ها گاز روسیه تلاش ها جلب کمک کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۲۳۵۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده تصمیم رئیس جمهور چین برای ملاقات با وزیر خارجه آمریکا / توسعه و تقویت اقتصادی، راهکار چین برای مقابله با تحریکات آمریکا / چین بر جذب سرمایه گذاری خصوصی از آمریکا متمرکز است
به گزارش جماران، ایان آرتور برمر (متولد 12 نوامبر 1969) دانشمند علوم سیاسی، نویسنده و کارآفرین آمریکایی است که بر ریسک سیاسی جهانی متمرکز است. او بنیانگذار و رئیس گروه اوراسیا، یک شرکت مشاوره و تحقیقات ریسک سیاسی است . برمر 11 کتاب در مورد مسائل جهانی منتشر کرده است. او در تازه ترین نوشتار به بررسی رابطه ایالات متحده و چین به بهانه سفر اخیر وزیر خارجه ایالات متحده به این کشور پرداخته و می نویسد:
آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا به تازگی از چین ( پکن و شانگهای) بازگشته است. رابطه این دو کشور در حال حاضر در چه وضعیتی است؟ مدیریت تنش بهتر و پایدارتر از آنچه در مدت زمان طولانی پیش از آن دیده ایم، ادامه دارد. البته با توجه به تعداد مسائلی که ما بین این دو کشور اصطکاک ایجاد کرده، مشخص نیست که لزوماً چنین وضعیتی ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟
درست در طول دو هفته گذشته، رئیس جمهور آمریکا، تعرفه های جدیدی بر فولاد چین وضع و تحقیقات جدیدی را در مورد کشتی سازی چین آغاز کرده است. مخالفت های کنگره ایالات متحده با تیک تاک ادامه دارد. شما خبر 2 میلیارد دلار کمک نظامی اضافی برای تایوان از جانب ایالات متحده را شنیده اید. انتقادات زیادی از سوی آمریکاییها در مورد حمایت مداوم چین از روسیه در جنگ اوکراین با ارائه فنآوریهای با استفاده دوگانه به گوش رسیده است.با توجه به همه این اختلاف ها آیا رابطه به سمت تقابل بیشتر حرکت خواهدکرد؟ پاسخ واقعا مشخص نیست. وزیر امور خارجه چین گفت که آمریکایی ها باید بین داشتن یک رابطه محدود و یک رابطه مشارکتی یکی را انتخاب کنند و مطمئناً آمریکایی ها ترجیح می دهند هر دو طرف را داشته باشند. آنها می خواهند در زمینه هایی که برای آمریکایی ها مناسب است، مشارکت داشته باشند و در مناطقی که برای آمریکایی ها مناسب است، چین و قدرت این کشور را مهار کنند.
آمریکاییها بیش از سایر کشورها می توانند چنین سیاست دوگانه ای را پیش ببرند زیرا ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان است و در نهایت چینیها بیشتر از آمریکاییها به چین نیاز دارند. با این حال، وابستگی متقابل زیادی میان واشنگتن و پکن وجود دارد و چین هم از توانایی پاسخگویی به سیاست های آمریکا برخوردار است. اما سوال اینجاست که چین تا چه اندازه وارد این بازی تلافی کردن شده است؟ واقعیت این است که پکن عکس العمل مستقیم کمی از خود نشان داده است.
درست است که وزارت خارجه چین اعلام کرد که اگر حمایت تکمیلی از تایوان که خط قرمز چینی هاست امضا شود، اقدامات قاطعانه ای صورت خواهد گرفت و من گمان می کنم که به این معنی است که ما شاهد تحریم های بیشتری از سوی چین علیه پیمانکاران دفاعی ایالات متحده خواهیم بود اما این تا حد زیادی نمادین است. به نوعی مصداق اینکه زدی ضربتی ، ضربه ای نوش کن.
اما در مقابل همه سیاستهای دیگری که آمریکاییها به تازگی علیه چین اعمال کردهاند، ما شاهد تمرکز چینیها بر مقاومتر کردن کشور و اقتصادشان در برابر تلاشهای آمریکا برای مهار آن بودهایم، اما نه ضربه زدن مستقیم به آمریکایی ها. در واقع وضعیت چینی ها کاملا پایدار به نظر می رسد.
دیدیم که شی جین پینگ ، رئیس جمهور چین همچنان مستقیماً با وزیر امور خارجه آمریکا آنتونی بلینکن ملاقات کرد، دیداری که حذف آن برای دولت چین بسیار آسان بود و از سوی دیگر از نظر تاریخی در شرایط پرتنش رابطه چنین دیداری مرسوم هم نیست اما آنها ترجیح دادند که این دیدار انجام شود.
وزیر خارجه آمریکا به یک فروشگاه موسیقی رفت و می دانیم که او هم به خوبی گیتار می نوازد و هم به موسیقی علاقه مند است. پوشش رسانه های دولتی چین از آن سفر بسیار انسانی، دوستانه و بی تکلف بود. در حقیقت برای چینی ها کاری ندارد که دکمه رفتار متقابل را فشار دهند تا نشان بدهند که از این وضعیت راضی نیستند اما این انتخاب آنها در جریان سفر بلینکن نبود. ما شاهد یک رفتار فوق العاده از سوی دولت چین بودیم و این بسیار مهم است.
با گفتن همه اینها، باز هم باید بگوییم که مدیریت رابطه با چین چالش برانگیزتر می شود زیرا در ایالات متحده، چه دموکرات یا جمهوری خواه، یکی از معدود مواردی که در سیاست خارجی می توانید روی آن توافق کنید این است که حواستان باید به چینی ها باشد. بنابراین فقط بایدن نمی تواند درباره سیاست واشنگتن در قبال پکن تصمیم بگیرد بلکه کنگره هم نقش خود را دارد.
در مورد رسانه های آمریکایی نیز وضع به همین منوال است و هرکدام ساز خود را درباره این رابطه می زنند و این در حالی است که در چین اگر رئیس جمهور اراده کند همه رسانه ها یک خط را دنبال خواهند کرد. در حال حاضر، تعداد زیادی از شرکت ها و بانک های آمریکایی وجود دارند که مدیران عامل خود را برای سفر به چین می فرستند. تعامل میان مردم دو کشور بسیار زیاد است و این چیزی که مقامات چینی به شدت روی آن متمرکز هستند.
ارتباطات و همکاری های بسیار بیشتری در مورد مواردی مانند آب و هوا و برخی مسائل دیگر میان دو کشور وجود دارد. همچنین در بالاترین سطح ایالات متحده تمایل زیادی برای ارائه اطلاعات بیشتر به چین وجود دارد آنهم در شرایطی که وضعیت جاری در خاورمیانه را می بینیم و چین هم مایل به برقراری آتش بس در غزه است و البته این تمایل میان پکن و واشنگتن در این مقطع مشترک محسوب می شود.
چینی ها دیپلمات های سطح بالا و توانایی زیادی برای جمع آوری اطلاعات که آمریکایی ها دارند، ندارند و به همین دلیل زمانی که مقام های سطح بالای آمریکایی با همتاهای چینی خود درباره خاورمیانه صحبت می کنند چینی ها به یادداشت برداری مشغول شده و البته از این روند راضی و قدردان هم هستند.
بنابراین به طور کلی، من همچنان شاهد تعاملات سطح بالا میان دو کشور هستم که بسیار سازنده است اما همزمان شما در مقابل رابطه ای قرار می گیرید که هیچ اعتمادی در آن وجود ندارد و خط اصلی درگیری در آن به روشهای مختلف و در مکانهای مختلف در سراسر جهان ظاهر میشود. با گذشت زمان، حفظ این سطح پایدار در روابط ایالات متحده و چین دشوارتر خواهد شد. اما در حال حاضر، من فکر می کنم که ما احتمالاً به این روند حداقل تا زمان انتخابات در نوامبر ادامه خواهیم داد.